سر به هوا نیستم اما همیشه چشم به آسمان دارم حال عجیبی ست دیدن همان آسمان که شاید تو دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
گفتم: میری ؟
گفت : آره..
گفتم : منم بیام ؟
گفت : جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر !
گفتم : برمی گردی ؟
فقط خندید...
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم...
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت : میری ؟
گفتم : آره
گفت : منم بیام ؟
گفتم : جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر !
گفت : برمی گردی ؟
گفتم : جایی که میرم راه برگشت نداره !
من رفتم... اونم رفت... ولی اون مدتهاست که برگشته
و با اشک چشماش خاک مزارمو شستشو میده...